جدول جو
جدول جو

معنی ور ون - جستجوی لغت در جدول جو

ور ون
تنگ پارچه ای که با آن نوزاد را به گهواره بندند، تنگ اسب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
دهی جزو دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. سکنۀ آن 600 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات و بنشن و گردو و عسل و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. ساکنین از طایفۀ مراغه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
کوله باری را به دو بند ترکه بستنشکلی از بستن کوله بار
فرهنگ گویش مازندرانی
دربان
فرهنگ گویش مازندرانی
سربند، پارچه یا شالی که به دور سر پیچند
فرهنگ گویش مازندرانی
کارگری که خوشه های درو شده را جمع آوری و دسته کند
فرهنگ گویش مازندرانی
آب و تاب دادن در بیان موضوعی، گفتگوی نامفهوم، یاوه
فرهنگ گویش مازندرانی
تنگ یا تسمه ی اسب، تنگ گهواره
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب تنگ گهواره
فرهنگ گویش مازندرانی
پوزه بند
فرهنگ گویش مازندرانی